در اینجا از دو شیوهی برخورد در زندگی سخن گفتهام و با نمادها نشان دادهام
آب و اتش
و
خاک و باد
خواهش و خواستهها نشان از نیاز و کاستی دارد
و دانش، جستجو و کاووش و ژرف شدن است
اینها را با نماد آب هماهنگتر دیدم
فرمان در دست داشتن، همان توان انجام است، آنگونه که دستور یا انگیزه ماست
و این را با آتش همسوتر دیدم
در این شیوه سه گوشهای رو به پایین و بالا که نمادهای آب و آتش هستند، در هم میآمیزد و گویی ستاره داوود را میسازد
شیوهای که کم و بیش با آنچه در اروپا و غرب و صهیونیست میبینیم سازگارتر مینماید
هنگامی که این شیوه را پررنگ در زیاده روی پیش برند، شاید کاهش پایبندی به ارزشها را هم ببینیم
***
پایش یا پاییدن، نگهبانی دادن و پرهیزکاری بر پایهی ارزشها یا باورهای بنیادی و پایه است
که این را در جایگاه نماد خاک نشاندم
به باداباد دلخوش بودن، همان هرچه پیش آید خوش آید است و رها کردن و نرمش و دل سپرذت به سرنوشت و پذیرش رویدادها
و این را با نماد باد هماهنگتر گمان کردم
در این روش، چارگوش و گردی که نمادهای خاک و باد هستند، مرا به یاد روش پایهای نگارهبندی در گره چینی میاندازد
روشی که گویی در شرق یا خاورمیانه آن را بیشتر میبینیم
هرگاه در این شیوه زیاد گیر کنند، شاید از دانش و برنامهریزی بیبهره شوند و گاه شاید به خرافات روی آورند
*
حافظ:
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
گنجور، غزل شماره 122
*
در چند جای گفته شده است که بایزید جایگاه خود را (او را سلطان العارفین نامیدهاند) از پایش ارج نهادن به مادر دریافته است
حوزه نت/ تذکرهالاولیا/ دعای مادر
ایدهآلیتی/ بستانالعارفین/ دعای مادر، جکایتی از بایزید
*
توان هوش ماشینی و پرهیز خرد دل آگاه/ سخنی از "جک ما"/ پیامی در لینکدین
دادهنگار همخوان
292 / 554 / 606 / 607 / 619