این داده‌نگار را کنار هم آوردن دو داده‌نگار 51 و 554 فراهم کرده‌ام

داده نگار 554 به من می‌گوید که تکنولوژی و بومی‌آباد، همتراز هستند و  دو شیوه زندگی یا دو بازار بزرگ در دو سر بردار را نشان می‌دهند
و هرگاه هر یک از آنها زیاده پیش رود، دیگری نیز دیر یا زود، سر بلند می‌کند، مانندگرایش روزافزون به بومگردی و پزشکی بومی، در این روزگار؛ نگاه کنید به داده‌نگار 556


از این رو، من کوچی در رفت و برگشت میان شیوه زندگی بومی‌آباد و تکنولوژی در مردمان می‌بینم


همچنین از این داده‌نگار در می‌یابم که تکنولوژی بیشتر با پیوند اروپا (آمریکا) و شرق آسیا  فراهم می‌شود
و گرایش بومی‌آباد در غرب‌آسیا و آمریکای جنوبی و آفریقا و هند و روزگاری بومیان استرالیا پررنگ‌تر می‌نماید 

گمان می‌کنم سالهاست سرمایه‌داری و استعمارگرایی به تکنولوژی می‌بالند و از آن بهره می‌گیرند
تندروی در این گرایش را در انجام پاکسازی نژادی بر دیگران می‌بینیم
چرچیل، 1937:
"من نمی پذیرم... برای مثال، اشتباه بزرگی در حق سرخپوستان سرخ آمریکا یا سیاه پوستان استرالیا انجام شده است؛ من قبول ندارم که در حق این افراد ظلمی شده است که نژادی قوی‌تر، نژادی با درجه بالاتر، نژادی عاقل دنیوی به این شکل آمده و جای آنها را گرفته است".

در گرایش بومی‌آباد، توانایی‌ها بر پایه سازگاری با بوم سنجیده  می‌شود؛ نه برتری این نژاد و آن نژاد
گوناگونی روش‌های سازگاری با بسترهای بومی در جای‌جای زمین، یکی از دلرباترین ارزش‌های گسترش این رویکرد است

به گمانم واژه‌هایی مانند "کشورهای توسعه نیافته" ساخته یا پرورده‌ی گرایش تکنولوژی است و در آن الگوواره پیروز است
ولی از دیدگاه بومی‌آباد، همین کشورها می‌توانند بسیار توانمند و سرافراز دیده شوند


 

"I live without electricity in Pune," says 83-year-old Dr Hema Sane, who embraced a sustainable lifestyle long before it became a trend.
From earning her PhD by kerosene lamp to publishing books still used in colleges today, she proves that simplicity holds great power.
 

*

یکی از راهکارهای سربرآوردن بومی‌آباد، نمایش سرافرازانه‌ی و چشم‌گیر شیوه زندگی است؛
برخی نیازهای پایه زندگی امروزی، مانند خوراک، پوشاک و خانمان را کم و بیش می‌توان بومی فراهم کرد
یا خرید و فروش یا داد و ستد پایاپای در خوشه‌های آشنا
افزایش زمان و بهای آن، با بسندگی و پرهیز از بیهودگی، کاهش زیاده‌روی و دور‌ریزی و نگهداری دیرپاتر همراه می‌شود
زمانی که می‌توان شلوار جین پاره کرده را نوفروشی کرد، چرا نتوان به دست آفریده‌های ارزنده ولی کارکرده بها داد؟ 
این نیازمند روشنگری و نمایش شایسته شیوه زندگی است تا خوش و شایان بنماید؛ "توان و برتری نرم"
همچنین شاید بتوان کمتر برای تهیه ابزار پیچیده‌ تکنولوژی بها پرداخت کرد
این فیلم را در همین باره در پستی از آقای عباس گُله در لینکدین دیدم
و اینگونه به شیوه زندگی آهسته‌تری روی می‌آوریم که بیشتر بر پایه تن و جان مردمان در گردش است تا زندگی پرشتاب بر پایه تکنولوژی
شاید اینگونه، انباشت کانونی سرمایه، جای خود را به خوشه‌هایی با دانه‌های خُردتر بدهد که هریک به اندازه خودشان در در آن، دارایی و انگیزه دارند و این از فساد انباشت قدرت یا پیچیدگی ساماندهی رسیدن به بهره‌وری بکاهد 
همچنین نگاه کنید به (جانِ رانادستام و 620


*
ایرانشهرگرایی
*

میشل فوکو:

ارتباطات و امپریالیسم فرهنگی: نظریهٔ امپریالیسم فرهنگی ذیل مطالعات پسااستعماری مطرح بوده و مبتنی بر روابط فرادستی و فرودستی در سطح جهان میان کشورهای صاحب ثروت و قدرت و کشورهای کمتر توسعه‌یافته و فاقد ثروت و قدرت و ملازم سرمایه‌داری است. سرمایه‌داری با تأسیس نظام اقتصادی جهانی، با صلح یا خشونت تمام کشورها را وارد شبکهٔ مناسبات کالایی کرده و کشورهای صاحب سرمایه را در مناطق وسیعی از جهان کنترل می‌کند. امپریالیسم فرهنگی به شیوه‌ای که برخی از محصولات، مُد و سبک زندگی با الگوهای خاص تقاضا و مصرف از کشورهای فرادست به فرودست صورت می‌گیرد؛ گفته می‌شود. این الگوها با استفاده از ارتباطات و رسانه به ارزش‌ها و آرمان‌های غربی مُهر تأیید زده و باعث سیطرهٔ غرب می‌شوند. ارتباطات را باید در این فرایند و نظام به دو گونهٔ متمایز اما مکمل مجاری مستقیم و غیرمستقیم سلطه بررسی کرد. در گونهٔ اول کشتیرانی، چاپ، تلگراف و… محصول پیشرفت و قدرت سرمایه‌داری است و در گونهٔ دوم نقش متن و محتوا در انتقال ارزش‌ها، هنجارها، سبک زندگی و فرهنگ سرمایه‌داری به کشورهای کمتر توسعه‌یافته و برای انهدام باورها و ارزش‌های سنتی آن‌ها مدنظر است.
 

ادوارد سعید

ادوارد سعید، نویسنده و منتقد آمریکایی معتقد است امپریالیسم و استعمار، تنها انباشت سرمایه و کسب سود نیست، بلکه هر دو با صورت‌های نافذ و ایدئولوژیک حمایت می‌شوند و نوعی ایدئولوژی توسعه و پیشرفت را با خود دارند. او با تأکید بر رابطهٔ ذاتی فرهنگ و امپریالیسم، می‌گوید امپراتوری از طریق فرهنگ، سلطهٔ خود را نهادینه و شرقی را از روایت حق تاریخی خود محروم می‌کند. هدف امپریالیسم فرهنگی، فائق آمدن بر مقاومت است و نه اشغال نظامی کشورهای دیگر. شیلر ترویج فناوری نوین را تلاش برای مهار جنبش‌های آزادی‌بخش ملی می‌داند و معتقد است چون شرکت‌های آمریکایی بخش بزرگی از دنیا را زیر نفوذ خود دارند؛ سلطهٔ فرهنگی آمریکا تعیین‌کنندهٔ حد و مرزهای گفتمان ملی در بسیاری از نقاط جهان است.

برگرفته از ویکی‌پدیا/ پسا استعمارگرایی

*
پیامی در لینکدین: شرق شناسی/ ادوارد سعید

*
مستند کوتاهی در لینکدین / ادوارد سعید پیشتاز مطالعات پسااستعماری
*
Who is poor
*
سخنرانی چاپلین در دیکتاتور بزرگ
*

داده‌نگار همخوان
51 / 554 / 606 / 607 620