گردش در آخشیآباد
آخشیواژی
نخستین باری که از ی بچه شنیدم "آخشیواژی" گمون کردم به زبون کودکانهاش درباره آخشیبازی چیزی میگه
ولی اینجور نبود؛
یادگیری زبان انگلیسی بود، به شیوهی آخشیواژه.
آخشیگان همون آب و باد و خاک و آتش هستن و هرکدومشون ی آخشیج.
و "آخشیواژه" یک شیوه آموزش واژگان زبان انگلیسیه که در آخشیآباد جا افتاده.
در یک زمینهی همخوان، چهار واژه که میتواند نزدیکترین ویژگی را به یکی از چهار آخشیج داشته باشد، با رنگها و نمادها و جانمایی درست (آب و آتش روبروی هم، باد و خاک، روبروی هم؛ آتش یا باد که سبکترند، بالاتر) پیش رو هستن.
هرواژه که شتاب و تندی ،نیرو، کنش، فزونی، برجستگی، واگرایی و زورِ دستور بیشتری درش باشه به آتش نزدیک میشه
و واژگانی که از کاوش، جستجو، شناخت، آرامش، کندی، شکیبایی، کاستی، فروتنی، همگرایی و در خود ژرف شدن بویی برده باشن، با آب همخوانتر هستن
هر واژه که نرمش و نوآوری و آزادی و سرزندگی و جان و روان بیشتری درش باشه با باد هماهنگتره
واژههایی که خشکتر، گرفتهتر، سنگینتر، فشردهتر، ماندگارتر، کانونیتر، بنیادیتر و درباره کالبد و جا و زیرساخت باشن در جایگاه خاک میشینن
واژگانی هم که با یگانگی و یکپارچگی و میانهروی و راستی و یرنگی جور هستند، در جایگاه یک یا الف جا میگیرن
این هم گنچینه آخشیواژگان انگلیسی و چرایی چیدمان آنها
https://lnkd.in/d73aZZrV
*
Also see 253
and
5 / 6 / 8 / 19 / 23 / 35 / 75 / 80 / 85 / 86 / 95 / 127 / 143 / 240 / 282