من این چیدمان را بر پایه زمان در میان سال؛ همخوان با رنگ و نمادها در دادهنگار 16 آوردهام،
دوست گرامیام آقای مهندس وحدان شهری، یادداشتهایی ارزنده را در بخش پیشنهاد خوانندگان این زیر برایمان نوشتهاند که از آنها بهره گرفتم و نوشتههای زیر را سامان دادم؛
با دیدگاهی که رویکردش رفتار است
و شگفت آنکه، هرگاه زمان و رفتار را با هم بررسی کنیم، رنگها و کلیدواژگان رو در روی هم را میبینیم؛ گویی همترازی فراهم میکند
اینگونه که در زمان تیرگان (تابستان) ، گرامی داشت تیشتر (ستاره باران آور در فرهنگ ایرانی)، رفتار آبپاشی ، شبهنگام، نیاز میخواهند؛ از پهلوان دلیر چون آرش کمانگیر
و در جشن سده، بهمنماه (زمستان) ، با آتش سر و کار دارند
دادهنگار همخوان
16
V.SH
درودها. به نظرم جشن تیرگان در دسته ی آب بیشتر می آمد تا آتش؛ تیرگان،جشنی در گرامیداشت تیشتر (ستاره بارانآور در فرهنگ ایرانی) است؛ با آیین های همچون آب پاشی، فال کوزه و ...
«رهگذرهایی که شب در راه میمانند؛
نامِ آرش را پیاپی در دل کُهسار میخوانند،
و نیازِ خویش میخوانند. با دهان سنگهای کوه،
آرش میدهد پاسخ؛
میکندشان از فراز و از نشیب جادهها آگاه،
میدهد امید. مینماید راه…» سیاوش کسرایی
V.SH
درودی دوباره. برای دسته ی آتش، پیشنهاد دیگری دارم؛ و آن جشن سده است؛ این جشن، جشن پیدایش آتش در نظر گرفته میشود. به نظر، این جشن از سالیان دور به احترام پاسداری و نگهداری از آتش وجود داشته است.
فردوسی میگوید: هوشنگ پادشاه پیشدادی، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد؛ اما از برخورد سنگها، جرقهای زد و آتش پدیدار شد.
برآمد به سنگ گران سنگ خرد هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که اورا فروغی چنین هدیه داد همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد
پیروز باشید