هنگامی که یک تن یا گروهی، در دیدگاهی سوگیری میکنند یا کاری پیش میگیرند که دیگری یا گروهی دیگر آن را نمیپسندد
دو گونه رویکرد، در اندیشهام پدید میآورد
یکی میانکنش، کشمکش یا رودر رو شدن است، که کم و بیش در زمینه یا تودهای ایستا و مانا پدید میآید
زیرا یا از آن پویندگی جلوگیری میکنند
یا اینکه این رو در رویی در زمینهای است که پویایی انجام آشکار ندارد، مانند باورها
این شاید در جایی که خشکی و دگمی افزون است به فرسایش، ترک یا انفجار و ترکیدن یا زدوخورد و آذرخشی میانشان بیانجامد
و اگر نرمی و تری در آن باشد، شاید به پاسخهای نابتر و یکپارچه تری که هردو در آن پیوند دارند برسند
در نمود درختی، به گمانم این مانند جایی است که دو شاخه دسته میشوند و گره یا تودهای سخت پدید میآورد
دیگری اینگونه است که آن یکی گروه، نیروی خود را در سوی دیگری به کار میگیرد
و اینگونه از پویایی گروه نخست جلوگیری نمیکند و چرخه به گردش در میآید
مانند زمانی که گروهی زباله میریزند، و گروی دیگر میروند و آنها را گردآوری و بازیافت میکنند
یا هنگامی که در کشورداری، دستهای روش مبارزه و دستهای رویکرد روشنگری را پیش میگیرند
در نمود درختی، این را مانند میبینم با جدا شدن دو شاخه که هر یک سوی خود را میگیرد و گوناگونی بالنده میگردد
*
گردش در آخشیآباد
زرد آبی ها
روزهایی که در آخشیآباد بودم، درگیری زردها و آبیها بالا گرفته بود.
برایم روشن نشد که رویکرد هرکدام چیست.
ولی به روشنی میدیدم که هرچه این یکی میخواهد، خواسته آن یکی، درست رودررو یا وارونهاش است.
پس، اندیشمندان، لب به سخن و پیشنهاد باز کردند و راهکار میدادند.
در این میان، دو دیدگاه را میتوانستم پررنگتر دریابم
دیدگاه "یراست"
نگاه این گروه به این رفتار بود که زردها و آبیها، یکراست میرن تو شیکم هم؛
پس بهتر است سپرهایی در دست آنها باشد که کمتر آسیب ببینند.
اگر این سپرها به هم برخورد کند، شاید آذرخشی از آن برآید که همه جا آتش بگیرد
و شاید هم از این آذرخش، بازار هیجان مردم افزون گردد و میدان گرم شود
گروهی که نگران این برخورد بودند، پیشنهاد دادند که میان آنها توده خاک نمناک بریزند تا با فشار سپرهای دو سو، دیواری خشتی یا چینهای پدید آید و نگارههای برجستهی روی سپرهای هر سو، بر این دیوار بنشیند و زردها و آبیها، هر کدام، بر این دیوار، نگاره خودشان را پیش رو ببینند.
دیدگاه "چپکی"
این گروه، نگاهشان به این ویژگی در رفتار زردها و آبیها بود که رویکرد آنها وارونه یکدیگر است
و به جای آنکه ببینند آنها دارند یکراست تو شیکم هم میروند، میدیدند که یکی یه این سو میپیچد و دیگری به سوی دیگر ؛ پس چپکی همدیگرند
این اندیشمندان، از نماد گردشی چون یین و یانگ یاد میکردند که میتواند راز جانبخشی آفرینش باشد.
دیدگاه "هردووانه"
گروهی از اندیشمندان هم، با پذیرش ویژگیهای هرد دو دیدگاه "یراست" و "چپکی"
بر این باور بودند که از آمیختن این دو دیدگاه، میوهای به دست میآید که همه میتوانند از آن بهرهمند شوند.
راستش رو بگم، من نتوانستم درست و راستی، برداشت روشنی از این دیدگاهها برای خود بچینم و برای گرهگشایی در زندگی خودمان از آن بهره بگیرم
اگر شما میتوانید دست کم با نکتهای هم که شده، روشنگری کنید، خواهشمندم یاری نمایید.
این دادهنگار که اینجاست در این کارزار، در میان مردم، دست به دست میشد
که به جای رودررویی، از واژه کشمکش و نگارهی همخوان با آن بهره گرفته
*
همچنین نگاه کنید به دادهنگار
492
فائزه کثیر
حضرت فردوسی می فرمایند: خداوند نام و خداوند جای، خداوند روزی ده رهنمای. شناخت عناصر و کیفیت آنها، شناخت نامهای اصلی است. و شناخت نحوه عملکرد و بهترین زمان ظهور هر یک، شناخت «جای» است. که در این شناخت خردمندانه روزی و راهنمایی به دست می آید.