گویا همه جا روش های جابه جایی گرما (انتقال حرارت) سه دسته شده است که آنها را در کمانی سبز رنگ جا داده ایم

همرفت یا وزش که بیشتر به گردش هوا یا چرخش تری اشاره دارد را با باد هماهنگ دیده ام

تابش را که گسترش تابندگی گرماست را با آتش همسو انگاشتیم

رسانایی را که در پدیده ای درجا رخ میدهد (همانند پیام های دستگاه عصبی بدن در آخشینگار 49) را با آب همخوان گمان میکنیم
زیرا نشانگر سردی و تری آب است؛ تری همان پذیرش و سردی همان درجا ماندن و ناپویایی است 

 

از آنجایی که جابه جایی (انتقال) ویژگی است که با عنصر پایبند خاک جور در نمی آید، برای آنکه پاسخی هم برای جای خالی خاک بیابیم، به واژه خودش اشاره کرده ایم؛ یعنی هر چیزی گرما را از خود به خودش دارد
شاید این را بتوان نگهداشت یا انباشت گرما نامید (خازن یا ذخیره گرما/ لینک)


میبینیم که چارگوش سرخ تیره ی خاک، بیرون از کمان سبز رنگی است که آن سه دیگر را دربر میگیرد و به جابه جایی اشاره دارد