در کشورداری یا سیاست
راست‌گرایی، محافظه‌کاری و اصولگرایی را از آنجا که در نگهداری جایگاهشان و پایبندی به چارچوب‌ها سخت‌گیر هستند؛ به جایگاه خاک نزدیک‌تر دیدم
چپ‌گرایی و اصلاح‌طلبی را که بیشتر خواهان دگرگونی هستند؛ با باد همخوان‌تر انگاشتم
تندروی و افراط‌گرایی را که زیاده‌روی در آن دیده می‌شود را همسوی آتش گمان کردم
و مبارزه منفی که با شکیبایی و پذیرش آگاهانه درد و رنج، پیام می‌دهد و نگاه‌ها را به خود می‌کشاند را هماهنگ‌تر با آب پنداشتم 


داده‌نگار همخوان
253 / 254 / 357

 

ناصر اقتصادی
مبارزه منفی شیوه‌ای از نافرمانی مدنی خشونت‌پرهیز است که در آن انجام ندادن یک سری از کارها روش مبارزه می‌شود. مثلا برای مبارزه منفی با حکومتی تمامیت‌خواه، همکاری نکردن (اداری، حقوقی، مالی، نظامی، پژوهشی)، کمک نکردن، شرکت نکردن در راهپیمایی‌های حکومتی، پیروی نکردن از هنجارهای حکومت‌پسند، رابطه برقرار نکردن با سازمان‌های دولتی، تماشا نکردن تلویزیون دولتی، نپذیرفتن پست‌های دولتی، شرکت نکردن در انتخابات، نخریدن کالاهای بخصوص، نگذاشتن پول در بانک‌ها، و ... از راه‌های مبارزه می‌شوند. ویکی پدیا مبارزه منفی english 1 Law:: 1. civil disobedience – erroneously and unabashedly back-translated into Persian verbatim (by an unknown ignorant translator, apparently with a broadcast media in Tehran) in 1979 as نافرماني‌هاي مدني that is totally unmeaning and nonsensical in Persian, in part because of the adjective مدني that does not collocate with نافرماني in Persian, and that should best be avoided in favor of the much better equivalent مبارزة منفي. that has long since existed in Persian and that makes perfect sense equally to the man in the street, and to the intellectual. The erroneous back-translation has since persisted and gained currency in Iran solely due to the ignorance of editors with the Iranian print and broadcast media of the correct Persian equivalent for the English that existed in Persian long before they became editors. 2. passive resistance Source: https://abidic.com/word/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87%20%D9%85%D9%86%D9%81%DB%8C