پیش از این اروپا را در میان جهان، کم و بیش، با گرایش بیشتر به ویژگی آب آوردهام؛ (داده نگار 51)
که گویی در شناخت و بررسی پدیدهها و رساندن پیام آنها، توانمندی بارزی در جهان از خود نشان داده و میدهند
اکنون به چند کشور اروپایی پرداختهام؛
اینکه، با چکیده برداشت خامی که از آنها دارم، کم و بیش چه ویژگیهایی پررنگتری را به یادم میآورند
انگلستان:
میاندیشد و برنامه موشکافانهای میریزد؛ که چگونه خاک سرزمینها را در دست گیرد و نهادینه کند در آن، هنجارها، شیوه اندیشه و آموزههای خود را
فرانسه:
گرایش دارد به شناخت و بررسی و گردآوری هنر و فرهنگ جهان (خوراک، پوشاک، نقاشی، سینما)،
و هنرآفرینیاش هم، نمونههای نرم و آرام و اندیشمندانهای است
چون امپرسیونیسم که نرم است و شناخت رنگ و تابش شبانه روز را مینماید
و پویینتیسم که از گردهمآوری ریزدانههای رنگی پدید میآید
در فرانسه، تماشاگر نمایش بیشتر است یا فوتبال
آلمان:
دانش و آگاهی و هماهنگی دارد در ساختارمندسازی خشک و ابزاری که توان انجام کارها را بالا میبرد
اسپانیا:
همگرایی، هوشمندی و جستجو برای هنر، شیوه زندگی و آیینهایی، که گرم و پیش رو و پرشور هستند
مانند:
گاوبازی و آیین دویدن جلو گاوها (سن فرمین)
ساز و آواز و رقص فلامنکو
هنرمندانی چون سالواردور دالی، پیکاسو و گائودی
افسانهی کارمن
ایتالیا:
هوشمندی در شناخت زیبایی شناسی هنر و شیوه زندگی مردم سالار و آزاده و پایه ریزی بنیادهای آن و کانونی بودن خانواده
داده نگار همخوان
51