سیاه پوست
پوست تیره و قهوه ای، که نشان از گرمی و تری است؛ با موهای پرپشت فرفری، لبهای گوشتی و برآمده و پرّههای بینی گشاده، پُر دَم و سرزنده
بیشتر نزدیک به مردمان آفریقا و بومیان استرالیا و شاید هند و کنارههای خلیج فارس
سفید پوست
پوست روشن، که نشان سردی و تری است، با چشمان آبی و موهای کم پشت لخت و بور و زرین
کم و بیش چون مردمان شمال اروپا
زرد پوست
چشمان کشیده و بادامی و اندامی ریزنقش و چابک که نشان از گرمی و خشکی دارد، موهای لخت و پرپشت سیاه، گونه های برآمده و گاه دهان و دندانهایی پیش آمده
نزدیکتر به مردمان شرق آسیا و آسیای میانه
گندمگون
چهره هایی کم و بیش خشک و سنگین و پوست کلفت که به تیرگی میگراید و نشان از سردی و خشکی دارد؛ گویی از بسیاری برونریزیهای روزمره خودداری میکنند و بر پایه ارزشها و هنجارهایشان، به درون میریزند و انگار برجستگی فک های بالا در نمای بینی هایشان کم و بیش بر چهره سنگینی میکند
کم و بیش، چون مردمان شرق و جنوب شرق آسیا؛
*
خطبه 234 نهج البلاغه
(ذعلب يمانى از جمله احمد بن قتيبة، از عبد الله بن يزيد، از مالك بن دحيه نقل كرد كه در حضور امام از علّت تفاوت هاى ميان مردم پرسيدند، امام فرمود:)
علّت تفاوت هاى ميان مردم، گوناگونى سرشت آنان است، زيرا آدميان در آغاز، تركيبى از خاك شور و شيرين، سخت و نرم، بودند، پس آنان به ميزان نزديك بودن خاكشان با هم نزديك، و به اندازه دورى آن از هم دور و متفاوتند . يكى زيبا روى و كم خرد، و ديگرى بلند قامت و كم همّت، يكى زشت روى و نيكوكار، ديگرى كوتاه قامت و خوش فكر، يكى پاك سرشت و بد اخلاق، ديگرى خوش قلب و آشفته عقل، و آن ديگرى سخنورى دل آگاه است.
با سپاس از گارگاه تجربه زیسته
*
در آخشینگار 51 ، نوشته های بیشتری درباره این داده نگار می یابید
داده نگاره های همخوان
164 / 309 / 314