یاد دارم سالها پیش را،روزی که دوستم پویا خزائلی درباره دسته بندی چهارعنصر درباره خشت مرا به اندیشه واداشت
آخوره کردن و خیساندن خاک برای آنکه نرم شود را در آب نشاندم
ورز دادن که گویی رفتاری گرم و تر است، یعنی گرمی تکان دست یا پا، بر نرمش گلِ تر شده است را با باد همخوان تر دیدم
قالب زدن خشت که چارگوش است و با فشردن همراه و ریخت ماندگار آن را پدید می آورد در خاک جای دادم
خشک کردن در آفتاب یا پختن آن برای آجر شدن را در آتش دیدم