آنچه در این شماره 319 آورده ام، یادداشت مهندس حائری است که پس از دیدن سایت در ایمیلی برایم فرستاده اند
مهندس حائری را بیست سالی است می شناسم؛
در گرماگرم آبادمان بافت تاریخی کاشان؛
دوست و استادی مهربان و الهام بخش
واژه دستگاه را نخستین بار زمانی که برای ورودی در معماری به کار بردند به یاد دارم
دستگاه ورودی؛ که سردر و تختگاه و هشتی و دالان را در خود دارد
و اینبار کلید واژه ی دستگاه فلسفی
در پی یادداشت بالا، مهندس حائری گرامی با نوشته ی زیر، یاد آن روزها را به درستی روشن نمودند و با دستگاه فلسفی پیوند دادند
مهربان معمار کیارش عزیزم، اول بار واژه دستگاه را در عبارت "دستگاه سرپوشیده" مطرح کردم که از آقای احدیت بزرگ خاندان احدیت شنیدم....درباره مجموعه فضاهای پشت به آفتاب خانه بروجردی ها سخن می گفتیم...که این عبارت را به کار آوردند.. در حیاط خانه ایشان واقع در خیابان ورود به مدرسه/ مسجد آقا بزرگ ایستاده بودیم و گفتگو می کردیم... ازین گفتگو بیش از ۴۰ سال می گذرد و آنقدر این بیان برایم روشن کننده بود که بلافاصله نوعی قیاس با مفهوم دستگاه در موسیقی ایران را در خاطرم تداعی کرد ....و بعد براین اساس و با زیستن در خانه عطارها و دیدار خانه های مشابه بروجردی ها و عطارها که در عین تفاوت و تشخص از یک ساختار فضائی تبعیت می کردند متوجه "شبکه فضائی نامرئی" حاکم بر معماری خانه های کاشان شدم که در صفحه ۹۷ کتاب خانه، فرهنگ و طبیعت در معماری ایران این شبکه را ترسیم کردم و در مبحث الگوهای فضائی آن را شرح و بسط داده ام...مطمئن هستم که بر مجموعه آنچه را که معرفی کردی شبکه ای از مفاهیم و معانی راهشگا و مرتبط حاکم و سازنده دستگاه فلسفی مورد نظرت هستند...دستگاهی از معانی و مفاهیم که رابطه حضور پویای انسان را در فضا با زمان، جامعه و مکان روشن می کند....
با مهر و ارادت
م.ح.م
تیر ماه ۱۴۰۰
وحدان شهری
درود بر شما و همچنین جناب حائری بزرگوار که حدود ۸ سال پیش منت گذاشتند و پایان نامه بنده را راهنمایی کردند؛ در آنجا که بر روی شناخت مدیریت بومی آب، بازار و محله در منطقه کاشان کار میکردم؛ اصطلاح جالبی را مطرح فرمودند به نام “شبکه مفهومی” و “نظام ارزشی” همان چیزی که از بین مشاهدات و گفتگوهایی که انجام داده بودم، استخراج کردم و به نوعی، ساختار و نظام پژوهشم را شکل داد. خاطرم هست که عناصر شبکه مفهومی مدیریت بومی نیز هم پوشی های فراوان و ارتباط معناداری با هم داشتند؛ نمونه هایی از آن: در خصوص دوراندیشی: عاقبت اندیشی و سلوک سازی و همچنین در خصوص یاریگری: همیاری، بده بستان، دست گیری، مرام، درست پیمانی و ...