در یک دستهبندی کارکنان یا نیروهای مردمی یا منابع انسانی
اندیشهی آرام به برنامه نشسته است
بازوی نشانگر پیِ دستور گرفته است
ساماندهیِ پایه به چارچوب ببسته است
رهبر به منِش در رهِ سرزنده برفته است
*
برنامهریزانی که میکاوند و میاندیشند تا نیازهای ناب و بهینهترین راهها را در برنامهای، چیکیدهوار بیابند؛ را در آب دیدهام
سرپرست کارگاه یا سرکارگر را که نزدیکترین به بخش اجرای، انجام عملیاتی و صف میباشد؛ را در آتش جای دادهام
رهبری و مدیریت را اینگونه در باد و خاک دیدهام
مدیریت با رفتاری خشک تر و در پایش چارچوبهای بستهتر؛ را در خاک نشاندهام
رهبری با منشی مردمی تر و آزادانهتر که با شیوه زندگی خود، الهامبخش میگردد؛ را با باد همخوانتر دیدم
*
درباره رهبری
36
*
همچنین نگاه کنید به
پیام تکراسا فارسی درباره رهبری دموکراتیک و استبادی
*
دادهنگارههای همخوان
11 / 12 / 13 / 53 / 55 / 188