چندین بار از کسانی شنیده‌ام که درباره واژهی آسمانی، واکنش نشان داده اند و گفته اند که آنرا باور ندارند
در یکی از این گفتگوها درباره واژه آسمانی، از توانایی تلسکوپ‌های پیشرفته یاد می‌کردند که آسمان اینگونه است
این در اندیشه‌ام بود تا اینکه چند روز پیش دوستی گرامی به نام آقای مهندس فائق بزرگمنش از واژه‌های مینو و گیتی از زبان زرتشت گفت و برایم یادآوری شد
و اینگونه این داده‌نگار را فراهم کردم

گیتی، جهان پیدا و آشکار 
مینو، جهان ناپیدا و ناآشکار 

در گیتی
زمین
و آسمان، هردو آشکار هستند
زمین خاک، همین است که بر آن زندگی می‌کنیم
و
آسمان، همین است که بالا سرمان می‌بینیم و با تلسکوپ تا دوردست های آن را

در مینو
زمینی بودن چیزی، نشان از کالبدی بودن رفتار و خو و منش دارد
و آسمانی بودن، نشانگر روان و پنداری است که فراسو می‌رود، مانند آنچه از جان واژگان یا هنر و آوایی بر جان ما دمیده می‌شود

*

مینو و گیتی و مراتب وجود در فلسفه اشراق؛ فاطمه لاجوردی

چکیده
مهم ترین ویژگی کیهان شناسی مزدائی تقسیم هستی به دو مرتبه مینو و گیتی است. مینو مرتبه‌ای نادیدنی و فراحسی است که اهورا مزدا، امشاسپندان، ایزدان مینویی و گیتایی و نیز صور مینویی را که حقایق ازلی موجودات این جهانند، در بر می گیرد و در برابر آن گیتی، است که مرتبه ای مادی، قابل مشاهده و موضوع حواس است و جهان مادی و همه موجودات این جهان را شامل می شود در اوستا این دو مرتبه هستی در عین حفظ هویت خود، به سختی در هم تنیده‌اند چنانکه تصور وجود یکی بدون وجود دیگری ناممکن می نماید. در متون پهلوی نیز، این دو مرتبه به یکدیگر پیوسته‌اند. عالم مینو همواره در عالم گیتی حضوری فعال دارد. همچون روان ناپیدا که در تن حاضر است و آن را به حرکت و جنبش وا می‌دارد، مینو روان گیتی و گیتی پیکر مینوست. در کیهان شناسی مزدائی این دو مرتبه لازم و ملزوم یکدیگراند. مینو بن گیتی و گیتی بر مینو است؛ آفریدگان مینویی صورت ازلی و طرح پیشینی آفریدگان گیتایی‌اند و بدون آنها آفرینش گیتایی ممکن نیست. آفرینش مادی نیز زمینه ظهور و میدان فعالیت آفرینش مینویی است و بدون آن، مینو از رسیدن به هدف نهایی خود باز می‌ماند
در فلسفه اشراق همه مراتب نزولی وجود پایین تر از نورالانور،درسه مرتبه جای میگیرند:نخست"عالم مجردات"است که خود متشکل از"عالم عقل"و "عالم نفس" بوده، نور اقرب (صادر اول)انوار قاهر اعلون،انوار ارباب اصنام و انوار مدبره را در بر می گیردفروتر از آن عالم مثال است که برزخ کلی وحد واسط میان عالم مجردات و عالم مادی یا ناسوت است و صور معلقه مستنیره و ظلمانیه در آن جای دارند.ودر آخر "عالم محسوسات" است که در بردارنده عالم افلاک یا اثیر وعالم عنصریات یا جهان مادی است.
در مقایسه کلی میان عوالم چند گانه سهروردی و مراتب مختلف هستی در جهان شناسی مزدایی،می توان گفت که سه گانه عالم مجردات ، عالم مثال و عالم اجسام در حکمت اشراق، به نوعی با سه گانه امشاسپندان و ایزدان،صور مینویی موجودات گیتی ،و عالم گیتی قابل تطبیق است
*

 داده‌نگار همخوان
12 57 355 487

 

 

فایق بزرگ‌منش
درود جناب اقتصادی عزیز گفت و گوی اخیرمون برای من هم بسیار لذت بخش و پر از نکات آموزنده بود. امیدوارم فرصت‌های بیشتری برای هم‌اندیشی و هم‌افزایی در آینده نزدیک فراهم بشود. به امید دیدار مجدد