گویا این گفته بخشی از گاتهای زرتشت است
به گمانم راستی آن زمانی به دست میآید که گفته ما با آنچه رویداده است یا انجام دادهایم یا درونمان میگذرد، یکی باشد
راستی همان یکی شدن گفتهها با کردار یا رویداد یا نهان است و این همپوشانی، یگانه است؛
این ناراستی است که میتواند گوناگون باشد؛ اینگونه که یک رویداد را میتوانیم با بینهایت گفتهی ناراست دیگر جایگزین کنیم
پس راستی یکپارچه شدن با رویداد زندگی است و اینگونه شاید بتوانیم از پویایی آفرینش بهره ببریم و بر افت و خیز و تپش پرتوانش سوار شویم
گویا ازین رو ناراستی راه به جایی نمیبرد و ناپایدار مینماید که بر روند پرزور روزگار سوار نیست
هرگاه برداشت ما و دیگران از خودمان با خود آرمانی ما و آنچه هستیم به یکپارچگی نزدیک شود، گویی به رستگاری میرسیم (دادهنگار 158 و 159)