این نمودار پایهی شناخت یا چیستی آچارعنصرا و جام راد است
شاید کلیدواژهی اندیشه هندسی، درخور این ساختار باشد
ساختار اندیشهای که از چیدن واژگانی که در دو سر بردار جای میگیرند آغاز میشود
و با پر کردن جاهای میان آنها و بازچینی کوچک و بزرگ همین نمادها، مانند گره چینی و رسمی بندی، آن را متبلور میکنیم، میشناسیم و بررسی میکنیم
دو بردار از دو جفتِ روبرو هم
نشسته چون چلیپایی به رو هم
یکی از سردی و گرمی بگوید
یکی از خشکی و نرمی بجوید
که گرمی از میانش واگراید
بسی زورِ کنشها میفزاید
و سردی در میانه همگراید
مَکِش در واکنش درمیرباید
همی نرمی دگرگونی پذیرد
ز نیروی کُنش گردش بگیرد
و خشکی مینشیند پایبرجا
که پاینده بماند سخت درجا
میانِ این دوبردارِ چلیپا
نشسته چارگوهر از دو، بَرپا
به نام باد و خاک و آتش و آب
دو سوی هریکی بنگر و دریاب
که بادِ گرم و تر سرزنده از جان
ز گرمی در کنش وَ نرم و گردان
و خاکِ سرد و خشکِ پایه و مان
ز سردی بسته و در خشک بَندان
و آتش گرم و خشکِ راست در ران
ز گرمی پوید اندر خشکِ رَهبان
و آب سرد و تر در جستنِ دان
ز سردی شد به ریختِ جام، نَرمان
دادهنگار همخوان
29 / 294 / 408