جان مانا
منش بهنجار
هنر خانه داری
آراستگی کالبدی
گردش خانمان

مان
جانا
جای همگانی
سرای دورهمی
خانه مهمان
اتاقک چرخدار
*
در آن بستر که جای همگان و مردمان است
منش با خوی
هنجاری، کلید سازمان است
*
اتاقی کز برای میهمانی است
هنر در جان و 
جای میزبانی است
*
خانمانی دیده ام هر سو به گردش میرود
چون اتاقی دارد و پایش به چرخش میرود


گردش در آخشی‌آباد
سازمان دورهمی

هر کسی که راهی آخشی‌آباد می‌شود، خواه‌ناخواه با سازمان دورهمی سروکار دارد

این سازمان، دو سرپرستی کلیدی دارد
جانامان و ماناجان

کارکنان جانامان پوشش تن و تاجشان قهوه‌ای ایست با سرآستین‌های سبز
و همکاران ماناجان، سراپا سبزپوش هستند با سرآستین‌های قهوه‌ای

جانامان یا مان‌ِجانا، نگهداری دارایی‌هایی را بر دوش دارند که جای دورهمی است
همچنین چیدمان و پدیده‌هایی که برای دورهمی و رویدادهای هنری به کار می‌آید
و از سرسراها و دیواربست‌ها و میدان‌های گردهمایی و جاهایی که برنامه‌های فرهنگی و هنری گروهی انجام می‌شود تا اتاق‌های نشیمن خانه‌ها را در بر می‌گیرد

ماناجان یا جان‌ِمانا، درباره چهارچوب‌های منش و خو در زندگی و به ویژه در دورهمی‌هاست و میزبانی و جانِ هنرهایی که در چیدمان و خانه و سرا و تندیس‌ها شایسته است باشد را می‌پروند.

داده‌نگار همخوان
414 / 453