ندا یا آوای بازدارندگی، نشانگر شگفتی یا خرده گیری بر آنچه نباید اینگونه باشد؛ که بیشتر با زبان بدن مشت بسته جلو دهان یا زدن بر پشت دست خود می آید؛ مانند،
اِ اِ اِ، چرا اینجوری شد!
 اِ، این چه کاریه!

ندا یا آوای شتاب و یورش یا دست بردن به کاری که به خوبی پیش نمیرود یا افسوس ناگهانی از دست دادن پیروزی دم دست؛ که بیشتر با زبان بدن کوبیدن کف دست بر پیشانی یا تاختن یا دست یازیدن و پس زدن دیگری می آید؛ مانند،
فریاد اَاَاَ به پیش!
اَ، خراب کردی بده خودم انجامش بدم!
اَاَاَ، چرا نزد دروازه خالی رو!

اُ نام دیگر آب است در بسیاری گویش ها
ندا یا آوای شگفتی هنگام پذیرش یا آگاه شدن به نکته یا پیشینه یا ویژگی پدیده ای که شاید همراه با زبان بدن انگشت به دهان ماندن یا انگشت اشاره رو به بالا (نکته) یا رو به پدیده یا کسی گفته شود؛ مانند،
اُاُاُ، پس اینجوری بوده!
اُاُاُ، چه زیبا!
اُاُاُ، اکنون دانستم!

ندا یا آوای خرسندی، آزادی و رهایی و آسودگی یا شادمانی و دلخوشی، که شاید با زبان بدن دستان و روی گشاده و سر به سوی آسمان، به هوا پریدن یا به هوا پراندن کلاه از سرِ خوشی همراه شود؛ مانند،
آخیش!
آها! این شد!
آخ جون!
آی جانمی جان!
هورآآآآ!

داده نگار همخوان
111 339 / 289 / 473